قیمت گذاری کتاب، چنان که بارها در همین صفحه نوشته ایم، ریزه کاریهای زیادی دارد که مخاطب هم باید به خوبی از آنها آگاه باشد؛ اگر نباشد، حتما دچار سوءبرداشت خواهد شد. البته جزئیات این کار چندان اند که در یک نوشته مختصر نمیشود همه شان را آورد، اما هیچ فرصتی را هم، اگرچه کوتاه، نبایست از دست داد.
با بحثهایی که بر سرِ قیمت کتاب تازه نشر «گمان» درگرفته است، امروز چنین فرصتی دست داده است. منظورْ کتاب «نوستالژیِ جای دیگر؛ سهراب شهیدثالث: گفته ها، نامه ها، یادداشت ها» ست که اخیرا در ۴۲۴صفحه و به قیمت ۷۵۰هزار تومان به بازار آمده است و ظاهرا ــ درمقایسه با میانگین قیمت کتاب که همین قدرش هم داد مخاطبان را درآورده است ــ بهای معقولی ندارد.
چنان که در صفحه مجازی نشر «گمان» آمده است، برخی، متحیر و متأسف از قیمت این کتاب، به این بنگاه انتشاراتی شکایت برده اند، و همین امر ناشر را واداشته است که دراین باره به تفصیل توضیح دهد. آنچه نشر «گمان» ذیل عنوان «قصه قیمت یک کتاب: ‘نوستالژیِ جای دیگر’» ناظر به این موضوع نوشته است، درباره بسیاری دیگر از کتابها نیز صدق میکند و ــ جز این ــ حاوی نکاتی است که تنها برخی از دست اندرکاران صنعت چاپ و نشر از آنها آگاه اند؛ بنابراین، خواندن آن برای هر کسی که مخاطب کتاب است جالب و البته آموزنده خواهد بود.
هرکس که قیمت کتاب را وقت خریدن وارسی میکند ببیند چقدر منصفانه است شاید برایش جالب باشد بداند این طرف میز چه خبر است. روزی هست که کارهای کتاب (آماده سازی متن و تصاویر، صفحه آرایی و نسخه پردازی، طراحی جلد و تعیین نحوه چاپ و صحافی) به سرانجام رسیده و باید پیش از شروع چاپ برای «قیمت پشت جلد» تصمیم گرفت.
بگذریم که این اواخر دیگر قیمت از پشت جلدها گریخته یا گاهی ناشر مجبور میشود محصولش را متناسب با تورمْ افزایش قیمت بدهد، مثل همه چیزهایی که این روزها شاهدیم مدام گرانتر میشوند. اما در آن لحظه اولیه چطور قیمت پشت جلد محاسبه میشود؟ شاید در نگاه اول تعداد صفحه و قطع و نوع کاغذ و صحافی و جلد و رنگی بودن کتاب تنها مؤلفههای مؤثر به چشم بیایند. اما بیایید همین کتاب «نوستالژیِ جای دیگر» را مثال بزنیم که چند دوست از قیمتش گلایه کردند.
اول ببینیم در تابستان امسال کتابهایی که با شیوه افست در قطع وزیری و صحافیِ دوخت و جلد گالینگور روی کاغذ تحریر منتشر شده اند، به طور میانگین، هر صفحه چقدر قیمت گذاری شده اند. به این کار میگویند «کشف قیمت از بازار». یعنی، به عبارتی، میخواهیم بدانیم اگر این کتاب چقدر میبود دوست ما روی میز کتاب فروشی به چشمش گران نمیآمد.
در میان کانالهای تلگرامی کتاب فروشیهای «دی» و «دماوند» و «رشد اهواز» مینویسیم «وزیری گالینگور» و میگردیم تا به کتابهایی برسیم که در قطع و صحافی و جلد با کتاب «نوستالژی جای دیگر» همسان اند. حالا باید دانست با کاغذ تحریر سفید چاپ شده اند یا بالکی. چرا مهم است؟ چون تحریر سفید بیست درصدی گرانتر است. خب چرا روی همان بالکی معمولی چاپ نکرده ایم؟ چون کتاب حاوی عکسها و اسناد فراوانی بود که روی بالکی حیف میشد.
یازده کتاب از چند ناشر مثل «نیلوفر» و «فرزان روز» و «تندیس» و «سخن» و «امیرکبیر» و ... پیدا کردیم که بعضی با کاغذ بالکی هم منتشر شده است و اصلا دوتای آنها به تعداد کم و دیجیتال منتشر شده اند، ولی همه را در جدولی وارد کردیم. چرا نوع چاپ مهم است؟
چون چاپ افست هزینه مجزایی برای لیتوگرافی و تهیه زینک دارد که اگر تیراژ کتاب در چاپ اول کمتر از پانصدتا باشد غالبا نامعقول به نظر میآید، و ما «نوستالژی جای دیگر» را به شیوه افست چاپ کرده ایم. میانگین جدول درمی آید صفحهای ۱۵۹۴ تومان. اگر «نوستالژی جای دیگر» را بر این مبنا قیمت میگذاشتیم، میشد ۶۷۵هزار تومان.
همه اینها را گفتیم که به اینجا برسیم: هر کتاب، به جز این هزینههای معمول، هزینههایی دارد که اتفاقا از جنس مواداولیه مصرفی نیست و ربط خیلی وثیقی با پیراستگی متن و کیفیت تصاویر و نسخه پردازی و چشم نوازی و تجربه بصری خواندن کتاب دارد. اگر کتاب «نوستالژی جای دیگر» را دیده باشید، متوجه شده اید که ویرایش آن، به علت چندگونگی متون (اعم از ترجمه و مصاحبه و اسناد و جزئیات تصاویر و ...)، چقدر کار برده است.
علاوه بر آن، دیزاین یا آرایش صفحات کتابْ متناسب با وفور اسناد و تصاویر و متون و پانویسهای فراوان طرح ریخته شده است و تقریبا بی اغراق هر دو صفحه روبه رو براساس ساختاری مدولار از مربعهای منعطف طراحی شده است. برای متن کتاب، یکی از قلمهای فارسی به نام «جلال» باز طراحی شد تا با حال و هوای اثر متناسب باشد.
پیرایش و آماده سازیِ تصاویر برای چاپ افست، طراحی جلد، دیزاین صفحات، و مراحلی تا عکاسی کتاب در استودیو مرکزی و زیرنظر آقای سعید فروتن انجام شده و مراحل متعدد ویرایش و نسخه پردازیِ متن نیز (با سپاس از آقای رامین کریمیان و دکتر محمود حسینی زاد) زیرنظر آقای میلاد کامیابیان با همراهی گردآورنده و تحریریه نشر گمان صورت گرفته تا هیچ نکته ای، حتی در شناسنامه، مغفول نماند. فرم اول و آخر کتاب با غلبه رنگ قرمز و آستربدرقههای اول و آخر نیز با قرمزی نزدیک به رنگ جلد چاپ شده است.
تمام این جزئیات (و بعضی اتفاقات که گفتن ندارد، مثل ساختن چندباره ماکت و نمونه چاپ گرفتن برای اطمینان از کیفیت چاپ اسناد و پیچازی نشدن تصویر و ...) هزینههایی دارد که در این میانگین گرفتن از کتابهای منتشره در تابستان امسال دیده نمیشود. مثلا، میتوانیم بگوییم جمع این هزینهها حتی هشت-نه میلیون بیشتر از هزینه کاغذ و مقوای روکش جلد و آستربدرقه شده است. به عبارتی، استهلاک نیمی از این هزینهها را برای چاپ دوم لحاظ کرده ایم که امیدواریم کتاب به آنجا برسد، یعنی در آخر پاییز به چاپ دوم رسیده باشد.
خلاصه، بدون رعایت این ظرافتها هم میشود کتاب منتشر کرد، میدانیم، ولی فکر میکنیم ارجمندی کتابها و احترام به مخاطب ایجاب میکند بیشتر از اینها هم برایشان وقت و هزینه صرف کنیم. در بیشتر کتاب ها، میکوشیم هرچه بلدیم صرف پاکیزهتر کردن فارسی و دقت متن ترجمه و روانی نحو و چشم نوازی صفحه آرایی و خوانایی کتاب کنیم، در صحافی و انتخاب قطع و کاغذ هم حد میانهای را رعایت کنیم که کتاب ماندگار باشد و راحت ورق بخورد و سبک باشد ــ حالا چه باک که کاغذ خیلی فرداعلایی نداشته باشد؟! به شهادت این سال ها، همیشه چنین کرده ایم، ولی کتابهایی مثل این، که مقرر بود جای خالی شهیدثالث را درقامت سینماگری مؤلف و عصیانگر پر کند، میطلبید سنگ تمام بگذاریم.